پادکست فراهوش
اپیزود 5: نقش انگیزه در روزهای سخت کنکور!!
میهمان: آقای دکتر محمد امینی؛ رتبه برتر کنکور سراسری سال 99 از دانشگاه شاهد تهران
به نام خدا محمد امینی هستم
در مورد نقش انگیزه در کنکور من خودم سال کنکور پستی و بلندی های زیادی داشتم ؛ سال دوم که برای آزمون شرکت می کردم نسبت به پارسال ۱۰۰۰ تا افزایش تراز داشتم و ازمون بعد ۳۰۰ تا افت کردم که همین انگیزه ای که داشتم در کنار دوستانم که در کتابخانه بودند و در کنار تلاش آنها من هم ترغیب به مطالعه می شدم .
در سال اول که کنکور داشتم فکرمی کردم با درصد هایی که میزنم می توانم رتبه خوبی کسب کنم و با ۵۰ درصد موفق بشوم و زیاد افت نداشتم و با همین درصد ها رتبه خوب به راحتی پیدا میکنم اما نزدیک کنکور دیدم که ۳۰ ۴۰ درصد زدن هم سخت میشه اما سال دوم با اینکه در خانواده رتبه برتر داشتیم دیدم که میشه به این رتبه ها رسید و کنکور خیلی هم سخت نیست ؛ هر روز ساعت ۷ بیدار می شدم و می رفتم مرکز شهر برای مطالعه در کتابخانه و ظهر می آمدم خانه ۲ ساعت استراحت و … ؛ بعدش دوباره می رفتم کتابخانه و ادامه مطالعه را انجام می دادم. اما در ۶ ماه دوم به خاطر وجود کرونا و شرایط دیگر نمیتوانستم کتابخانه بروم و مجبور شدم و با برادر کوچکتر و خانه بسازم
جو فامیلیتون چطوره ؟
خیلی خوبه ! رفاقت درسی غیر آشکار وجود داره و انگیزه اصلی عموم هست که دکتر اند و پسر داییم رتیه ۳۰۰ شد و دختر عموم در سالی که کنکور دادم پزشکی قبول شد .
در سال اول که قبول نشدی خانواده به شما فشار نمی آورد ؟
خانواده که چیزی به من نگفتند ولی چون با یکی از دوستامخیلی بیرون می رفتم فقط گفتند ببین کی شما رو زمین زده و منم همه را کنار گذاشتم و تنها تفریح مسیر پیاده روی تا ایستگاه اتوبوس بود ؛ در تایم کنکور زیاد اتفاق می افتاد که مثلا در درس ریاضی که ضعیف بودم تا اومدم تست زیادی بزنم و … و می دیدم که فقط ۴۰ ۵۰ درصد زدم که انگیزه منفی داشت و گفتم که کم کم باید پیشرفت کنم ؛ من اشتباه زیاد داشتم و آنها را نوشتم که این باعث شد پیشرفت کنم !
چه کسانی توانستند کمک کنند که برگردید ؟
انگیزه خودم بود چون که افراد خانواده ما با درس خواندن به جایی رسیدن من هم باید با درس خواندن آینده خودم را بسازم و فقط برای دندانپزشکی تلاش می کردم کیا باعث شدن عقب تر باشی سال اول رفقا بودن که معمولا بیرون برویم و بحث هایی که تو مدرسه به وجود می آمد و به خانه و … می کشید با اینکه معدلم ۱۹.۷۰ بودم نتیجه نگرفتیم و بحث های فرعی که تو رفاقت پیدا می شد.
کنکور بیشتر شبیه سربلندی و سرپایینی است و از غول اصلی دوران آموزش عبور می کنی و باعث میشه بقیه آزمون ها را راحت تر پیمود کنکور شرایط سخت تری دارد به طور مثال همه بچه های مدرسه هدف قبولی پزشکی و … ندارند و قدم اول واقعا کنکور است . ما خودمان مسئولیم و نه کس دیگری ….
این را هم بگم که سال دوم کسی که سال اول براش زیاد وقت گذاشتم اصلا عدمنتیجه من برای ایشان اهمیتی نداشت و تنها خودم بودم که ضرر کردم و خودمونیم که می توانیم به خودمان کمک کنیم و کسی که برای آن وقت گذاشتی برای شما کاری نخواهد کرد .
درس گرفتن از اشتباه می تواند به ما کمک کند و درس گرفتن از آن به ما کمک به پختگی و …. می کند اینکه را بگم که منظورم نداشتم که دوست نداشته باشید ، من سال دوم در کتابخانه دوست داشتم ولی با اندازه و حد و حدود و اینکه نخوایم کلا وقتمون را برای دوستمان بگذاریم بنظرم نزدیکای کنکور خسته می شویم از انواع مختلف که چه رتبه و دانشگاه و رشته بروم و این اشتباه بزرگی بود و چون افت تراز داشتم به رشته های پایین تر قانع می شدم . و داشتن مشاوری که کمک کند در این مسیر میتواند موفقیت بیشتری را نصیب ما کند .
سلامت باشید
خداحافظ
دیدگاهتان را بنویسید